اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان استان کرمانشاه

پایگاه اطلاع‌رسانی اتحادیهٔ انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان استان کرمانشاه و اتحادیهٔ الکترونیک

اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان استان کرمانشاه

پایگاه اطلاع‌رسانی اتحادیهٔ انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان استان کرمانشاه و اتحادیهٔ الکترونیک

تسلیت و تعزیت ایام شهادت امیرالمؤمنین حضرت امام علی (علیه السلام)|گرامیداشت ایام شب‌های قدر+اعمال لیالی قدر

ایام شهادت مولی الموحدین، امیرالمؤمنین، حضرت امام علی (علیه السلام) تسلیت و تعزیت باد

شب‌های پرفیض و پرخیر و برکت قدر، گرامی و مغتنم باد


کتابی که در شمشیر حضرت امام علی (علیه السلام) بود

اعمال و مستحبات لیالی قدر

التماس دعای خیر برای انقلاب اسلامی، ایران، جهان اسلام،  امت اسلامی و ملت ایران

ابعاد مغفول مانده شخصیت حضرت خدیجه(س) در کلام رهبر معظم انقلاب |بازنشر از خبرگزاری تسنیم

همزمان با سالروز وفات ام المومنین(س)

ابعاد مغفول مانده شخصیت حضرت خدیجه(س) در کلام رهبر معظم انقلاب

شناسه خبر: 1428214 سرویس: فرهنگی
دیدار مداحان اهل‌بیت(ع) با مقام معظم رهبری

رهبر معظم انقلاب می‌فرماید: حضرت خدیجه(س) حقیقتاً مظلوم است به خاطر اینکه شرف همسری پیامبر(ص) درباره ایشان دارای ارزش مضاعف است، دیگران مشرف به شرف همسری پیغمبر شدند اما رنج‌هایی را که پیغمبر در عمده زمان رسالت به آن‌ها مبتلا بودند، ندیدند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شنیدن فضایل و برخی ابعاد و ویژگی‌های شخصیتی ائمه (ع) در کلام بزرگان دین باعث ایجاد نگرش و معرفتی نوین در افکار شیعیان می‌شود. در واقع ایام ولادت‌ها و شهادت‌های آن بزرگواران باید فرصتی جهت تبیین معارف و فضایل این بزرگواران باشد تا جامعه اسلامی ضمن اینکه به غم و شادی می‎پردازد، به شعور و معرفت عترت(ع) نیز برسد.

در عصرما رهبر معظم انقلاب اسلامی پیوسته در مناسبات مختلف با نوع نگاه و بصیرت نافذشان بارها و بارها به مناسبات مختلف به بیان مسائل و عبرت‌هایی از ماجراهای اهل‌بیت(ع) پرداختند، امروزه پس از گذشت سال‌ها از آن طرح بحث‌ها، وقتی کمی دقیق می‎شویم، قیمت و بصیرت چنین افرادی برایمان بیش از پیش نمایان می‌شود و لزوم به کارگیری آنها در جامعه را به وضوح حس می‎کنیم.

در ادامه فیلم و متن بیاناتی از رهبر معظم انقلاب درباره ابعاد مغفول مانده شخصیت حضرت خدیجه (س) منتشر می‌شود:

جناب خدیجه(س) حقیقتا مظلوم است به خاطر این که شرف همسری پیامبر درباره ایشان دارای ارزش مضاعف است، دیگران مشرف به شرف همسری پیغمبر شدند اما رنج‌هایی را که پیغمبر در عمده زمان رسالت به آن‌ها مبتلا بودند این رنج‌ها را ندیدند، ده سال در مدینه بود عزت بود احترام بود و زندگی راحت نسبت به آن دوره بود.

جناب خدیجه دوران رنج و سختی‌های پیغمبر را تحمل کرد، اولاً نفس ایمان آوردن به پیغمبر که اولین کسی که ایمان آورد امیرالمؤمنین و حضرت خدیجه بودند خود این یک امتیاز بزرگ و یک ارزش بسیار بالا است، آسان نیست عبور کردن و صرف نظر کردن از عقایدی که انسان‌ها با آن‌ها سال‌های متمادی زندگی کرده آسان نیست.

برای ما چنین چیزی پیش نیامده تا بدانیم چقدر مشکل است، ایشان اولاً با آن فطرت پاک سر و حقانیت قضیه را فهمید، تا پیغمبر را دید با آن حال که از حرا برگشته بود فهمید که یک حادثه مهمی اتفاق افتاده و قلب مبارکش مجذوب شد و ایمان آورد و بعد پای این ایمان ایستاد.

حالا شما ثروت را می‌فرمایید این یک کلمه به زبان آسان است، دادن پول کاری است کسانی که پول دارند می‌توانند پولی را مصرف و خرج کنند اما این که انسان از همه زندگی راحت خارج شود و همه پول را مصرف کند و همه ثروت را صرف کند کار یک ذره و دوذره نیست.

درباره امام حسن مجتبی(ع) می‌گویند ایشان چندبار از مال خود خارج شدند یا چند بار از نصف مالشان خارج شدند این جزو بزرگ‌ترین امتیازات است، این بزرگوار این امتیاز را دارد، از همه اموال خودش خارج شد و همه را صرف کرد در راه ترویج اسلام و تقویت پیغمبر، بعد هم دچار آن سختی و مشکلات طاقت فرسا شد که یکی مسأله شعب ابی طالب بود که سه سال آنجا بودند و سختی‌هایی که این بزرگوار متحمل شد.

این ایمان را محکم نگه داشت، قرآن درباره کسانی که قبل از فتح و بعد از فتح انفاق می‌کنند « لَا یَسْتَوِی مِنکُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ» این قبل الفتح یعنی فتح مکه این قبل از فتح مدینه است یعنی قبل از آنی که مدینه‌ای در اختیار پیغمبر قرار بگیرد و زندگی راحت، حکومت و قدرتی در اختیار آن بزرگوار باشد، در حال نهایت شدت ایشان انفاق کرد هم مالشان را، هم جانشان را و هم راحتی شان را، این‌ها واقعا فضائل مهمی است.

این‌ها مغفول عنه مانده و حضرت مظلومه است این بزرگوار واقعا مظلومه است، تعبیر کردند جناب آقای اعرافی که غریب هستند؛ واقعا همین‌جور است واقعا جناب خدیجه(س) غریب هستند، حالا شما می‌گویید مادر یازده امام اما در واقع مادر دوازده امام است، ایشان مادر امیرالمؤمنین هم است، ایشان امیرالمؤمنین را در دامان خودش، آغوش خودش و زندگی خودش پرورش داده است تا چند سالگی.


http://tn.ai/1428214

لینک


سند ۲۰۳۰ کجا را نشانه گرفته است؟|نقل مطلب از پایگاه اطلاع رسانی حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (حفظه الله)khamenei.ir|بازنشر

1396/03/03نسخه قابل چاپ
گزارشی از روند تصویب و ماهیت سند ۲۰۳۰:

سند ۲۰۳۰ کجا را نشانه گرفته است؟

این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانه‌اش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعه‌ی به‌اصطلاح بین‌المللی‌ای -که قطعاً تحت نفوذ قدرت‌های بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّت‌های گوناگون، با تمدّن‌های مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید این‌جوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. (۱۳۹۶/۰۲/۱۷)

همان انگیزه‌هایی که به کشورهای اسلامی فشار می‌آورند تا موضوعات جهاد و شهادت را از کتاب‌های درسی حذف کنند در داخل نیز استمرار پیدا می‌کنند و خود را به‌صورت خرده‌سیاست‌های فرهنگی نشان می‌دهند.(۱۳۹۶/۰۳/۰۳)
هفده اردیبهشت سال گذشته، رهبر انقلاب در دیدار با معلمان با اشاره به اینکه ما برای تربیت نسل آینده با حریفی به نام «نظام سلطه‌ی بین‌المللی» مواجه هستیم فرمودند: «ممکن است برخی تعجب کنند که چه ارتباطی میان آموزش‌وپرورش و «نظام سلطه‌ی بین‌المللی» وجود دارد، درحالی‌که واقعیت این است که نظام سلطه برای نسل جوانِ ملت‌ها به‌ویژه ملتِ ایران برنامه دارد.» ایشان به این موضوع هم تأکید کردند: «نظام سلطه می‌خواهد نسل آینده‌ی کشورها، نسلی باشند که فکر، فرهنگ، نگاه و سلیقه‌ی مورد نظر او را در مسائل جهانی داشته باشند و در نهایت نخبگان، سیاستمداران و افراد تأثیرگذار همان‌گونه فکر و عمل کنند که او تمایل دارد.» به‌همین دلیل، رهبر انقلاب موضوع آموزش و پرورش را طبق تصریح قانون اساسی، موضوعی «حاکمیتی» بیان فرمودند.

* پروژه‌ای جهانی
سند موسوم به ۲۰۳۰ سازمان یونسکو را می‌توان یکی از موارد طراحی نظام سلطه‌ی بین‌المللی دانست. البته این سند تنها یکی از ۱۷ هدف پروژه‌ی میلینیوم جهانی است. میلینیوم یا اعلامیه‌ی هزاره‌ی سازمان ملل متحد با هدف توسعه‌ی پایدار، از مهم‌ترین طرح‌هایی است که توسط سازمان ملل به منظور جهانی‌سازی ملت‌ها و یکسان‌سازی فرهنگ‌ها سال‌ها در دستور کار نهاد‌های مرتبط با این سازمان قرار گرفته بود و سرانجام شکست خورد. پس از شکست این پروژه، در سال ۲۰۱۵ برنامه‌ی جدیدی از سوی سازمان ملل مطرح شد و در مجمع عمومی سازمان ملل با حضور روسای جمهور کشورهای عضو از جمله جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید. نکته‌ی حائز اهمیت این است که این برنامه به صورت without voting، یعنی بدون رای و نظر مخالف به تصویب رسیده است، در حالیکه اگر مخالفتی از سوی هیئت ایرانی حاضر صورت گرفته بود، این برنامه با «اجماع عمومی» تصویب نمی‌شد. امری که انتظار می‌رفت با توجه به مغایرت‌ها و تضادهای واضح و مشخص این برنامه با فرهنگ و اسناد بالادستی کشورمان، با مخالفت هیئت جمهوری اسلامی به عنوان داعیه‌دار حکومت اسلامی قرار بگیرد.

پس از اجلاس عمومی سازمان ملل، اجلاس با حضور وزرای ۱۳۰ کشور از جمله ایران در اینچئون کره‌ی جنوبی برگزار می‌شود. سندی که از سال ۲۰۱۴ به عنوان برنامه‌ی آموزشی در مسقط طراحی شده بود، در این اجلاس به تصویب و امضا می‌رسد. هرچند که تا به امروز هیچ خبر رسمی‌ای مبنی بر امضای وزیر وقت آموزش و پرورش بر این سند منتشر نشده است. این تعهد در حالی صورت می‌گیرد که دو نهاد نظارتی مهم در این موضوع یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی و نهادهای فراقوه‌ای نظیر مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی امنیت ملی از پذیرفتن این سند بی‌اطلاع بوده‌اند.

* تصویب و اجرای پنهانی
در جلسه‌ی مورخ ۱۳۹۵/۰۶/۲۵ هیئت دولت، اجرای سند ۲۰۳۰ با تشکیل کارگروهی، الزامی می‌شود. این کارگروه موظف می‌شود که برنامه‌های اجرایی این سند را به سایر دستگاه‌های مربوطه ابلاغ کند و بر اجرای آن نظارت داشته باشد. نخستین واکنش رسمی به این مصوبه‌ی هیئت دولت، چهار ماه پس از اجرایی شدن آن صورت می‌گیرد، زمانی که ستاد نقشه‌ی جامع علمی کشور در جلسه‌ی هشتاد و هشتم خود، با گلایه از عدم اطلاع رسانی دولت به شورای عالی انقلاب فرهنگی، نگرانی خود را از تصویب و اجرای این سند اعلام می‌کند. با ادامه یافتن اجرای این سند و عدم پاسخگویی مسئولان مربوطه، این نگرانی به صحن عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه‌ی ۱۳۹۵/۱۱/۱۹ سرایت کرد و در حضور رئیس جمهور و وزرای مربوطه، نگرانی از تصویب و اجرای سند ۲۰۳۰ با صحبت چند تن از اعضای شورا به ریاست جمهوری منتقل شد. در حالیکه انتظار عمومی اعضای شورا بر این بود که با انتقال این دغدغه، روند رای‌گیری و در دستور‌کار قرار گرفتن توقف و اصلاح سند ۲۰۳۰ آغاز می‌شود اما رئیس‌جمهور این مسئله را به جلسه‌ی بعدی موکول می‌کند. جلسه‌ای که تا به ‌امروز تشکیل نشده است.

پس از این اتفاق، موضوع سند ۲۰۳۰، با حضور مدیر کل کمیسیون ملی یونسکو در دستور کار ستاد نقشه‌ی جامع علمی کشور قرار می‌گیرد. محورهای این جلسه بدین شرح است:
- عدم مشارکت و اطلاع رسانی به شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد انتقاد است.
- اسناد آموزشی بالادستی نظام، اسنادی مترقی هستند که کشور را بی‌نیاز از اسناد ابلاغی از سایر جوامع بیگانه می‌کند.
- روند ابلاغ و ترجمه‌ی این سند متوقف شود، تا از تداخل و تعارض در نظام آموزشی کشور جلوگیری شود.
- در بسیاری از جملات بیانیه‌ی اینچئون عباراتی وجود دارد که نشانگر الزام‌آور بودن بندهایی از این بیانیه می‌شود.
- سکولار بودن و ترویج بی‌دینی، آموزش معلمان به شیوه‌ی غربی، اختلاط جنسی، حذف آیات جهاد و ممنوعیت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و... از جمله موارد اختلافی و متضادی است که این سند با فرهنگ اسلامی ایرانی دارد.
- پذیرش نقش راهبری، نظارت و گزارش‌دهی به یونسکو محکوم می‌شود.

در حقیقت با پذیرش این سند علاوه‌بر تغییراتی که در نظام آموزشی کشور پدید می‌آید، این تعهد بوجود می‌آید که مهم‌ترین آمار‌ها و اطلاعات که مربوط به نسل جوان و نوجوان کشور است به صورت گزارش‌های مداوم به نهادهای بیگانه اعلام شود. در پایان این جلسه که با حضور مدیر کل کمیسیون ملی یونسکو برگزار شد، مقرر شد تا اجرای این سند سریعا متوقف شود.

علی رغم این مصوبه بازهم دولت اجرای این سند را متوقف نمی‌کند و ماه‌های آینده هم اجرای آن ادامه می‌یابد تا زمانی که رهبر انقلاب در دیدار با معلمان به اجبار، شخصا به روند اجرای سند ورود می‌کنند و می‌فرمایند: «این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانه‌اش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعه‌ی به‌اصطلاح بین‌المللی‌ای -که قطعاً تحت نفوذ قدرت‌های بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّت‌های گوناگون، با تمدّن‌های مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید این‌جوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. اگرچنانچه با اصل کار شما نمی‌توانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش ممشیٰ دارد، خطّ‌و‌ربط دارد، ما سندهای بالادستی داریم، ما می‌دانیم باید در زمینه‌های آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چه‌کار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بی‌سروصدا اجرائی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست.» با این بیانات بود که بلافاصله و به اجبار روند اجرای سند ۲۰۳۰ متوقف شد. از سوی دیگر سند ۲۰۳۰ تعارضات فراوانی با اسناد بالادستی نظام شامل، سند چشم انداز بیست ساله، نقشه‌ی جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و حتی اصول ۷۷و ۱۵۳ قانون اساسی دارد.  

* اختلاف در چیست؟
اما در روزهای اخیر، رسانه‌های معاند با انقلاب مبنای مخالفت با سند ۲۰۳۰ را برابری و یکسان‌سازی آموزشی و جلوگیری از رشد کیفی آموزش در سطح کشور بیان کرده‌اند، در حالی‌که ماجرا این نیست، کمااینکه در سند سیاست‌های کلی ایجاد تحول در آموزش و پرورش که رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۲ ابلاغ کردند نیز ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهم‌ترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولّد سرمایه‌ی اجتماعی در دستور کار قرار گرفته است. به این دلیل که این برنامه بدون در نظر گرفتن مسائل و اقتضائات بومی، فرهنگی و همچنین آرمان‌های ایران اسلامی طراحی شده است. به همین دلیل  اجرا و تعهد به این سند، موجبات تغییر و تعارض فرهنگی و هویتی را در نسل‌های آینده سبب می‌سازد.

* آموزش بهانه است
سند ۲۰۳۰ را می‌توان مدخل ورودی برنامه‌ی جامع سازمان ملل برای تسلط بر کشورها به بهانه‌ی موهوم توسعه‌ی پایدار دانست. این برنامه که در ادامه‌ی پروژه‌ی میلینیوم جهانی است، در چهارمین و مهم‌ترین هدف از اهداف ۱۷ گانه‌ی این پروژه، قرار گرفته است. در حقیقت آغاز و نقطه‌ی شروع این پروژه با تغییر نظام آموزشی کشورها صورت می‌گیرد، حال آنکه برای رسیدن به جامعه‌ی جهانی یکپارچه و مقبول قدرت‌های جهانی، تنها لازم است تا نسل آینده با هویت ملی و مذهبی خود بیگانه شود. در این میان نباید غافل شد که نهادها و سازمان‌های جهانی همواره در راستای هم‌افزایی اطلاعاتی و بازوهای اجرایی ایالات متحده امریکا و هم‌پیمانش در سطح بین‌الملل فعالیت می‌کنند. در حقیقت این برنامه‌ی جهانی اهدافی مهم‌تر از صرف تغییر نظام آموزشی را در کشور را دنبال می‌کند و آن تغییر همه‌جانبه در اقتصاد، سیاست، قوانین مدنی و سبک زندگی است، به‌گونه‌ای که در نظام مرکز- پیرامونی جامعه‌ی جهانی، ایران به کشوری پیرامونی و تابع جامعه‌ی جهانی تبدیل شود. کشوری که با قبول سرکردگی و هژمون یک دولت و فرهنگ خاص، خود را عرضه‌کننده‌ی مواد خام و تأمین‌کننده‌ی نیروی انسانی برای مناسبات جهانی بداند و حق تصمیم‌گیری در عرصه‌ی داخلی و بین‌المللی را از خود سلب نماید. بیخود نیست که در این سند، از عبارت «شهروند جهانی» برای تعریف مردمان یک سرزمین استفاده شده است. موضوعی که به مرور، روح استقلال یک ملت را نیز نشانه گرفته و به خطر خواهد انداخت.

جملاتی از امام خمینی (ره) در مورد قیام خونین پانزدهم خرداد|به مناسبت بزرگداشت سالروز قیام پانزدهم خرداد

امام خمینی:
من تاکنون احساس عجز در صحبت‌ها نکرده‌ام و امروز خودم را عاجز می‌دانم. عاجز می‌دانم از اظهار تألمات روحیه‌ای که دارم برای اوضاع اسلام عموماً، و اوضاع ایران خصوصاً، و قضایایی که در این یک سال منحوس پیش آمد؛ خصوصاً قضیۀ مدارس علمی، قضیۀ ۱۵ خرداد. قضیۀ ۱۵ خرداد من مطلع نبودم تا اینکه حبس به حصر تبدیل شد و اخبار خارج به من رسید. خدا می‌داند که مرا اوضاع ۱۵ خرداد کوبید... [گریۀ شدید حضار]
۱۳۴۳/۰۱/۲۶


خطبه‌های نماز جمعه‌ی به امامت حضرت آیت الله خامنه ای در حرم امام خمینی (ره)
امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همه‌ی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد.
۱۳۸۹/۰۳/۱۴

امام خمینی:
شما دیدید که روزنامۀ اطلاعات در روز سه‌شنبه هجدهم فروردین نوشت که روحانیین بحمداللّه‌ خیلی جای خوشوقتی است، بعضی مجلات هم نوشته بودند، لکن این بیشتر منتشر می‌شود، جای خوشوقتی است که مقامات روحانی با دولت موافقت کردند در انقلاب شاه و ملت. رفتند تهران اعتراض کردند که آقا این روحانی را معرفی کنید؛ این خمینی است؟ تا ما بگوییم عَلَیْهِ اللعنة. سایر علمای اسلامند؟ خوب معرفی کنید؛ دست بگذارید رویش. علمای طراز او ل ما چند نفر در اینجا هستند، خداوند همه را حفظ کند[آمین حضار]؛ در تهران هستند، خداوند حفظشان کند[آمین حضار]؛ در مشهد هستند، خداوند حفظشان کند[آمین حضار]؛ در نجف هستند، خداوند حفظشان کند[آمین حضار]؛ در سایر بلاد مسلمین هستند، خدا همه را تأیید کند[آمین حضار]. این علمای اسلام؛ این علمای اسلام در ماورای جو هستند؟ اینهایی که با شما یک قرارداد سری کرده‌اند، خوب اسم ببرید. آقا، اگر مردی اسم ببر؛ بگو که خمینی، توی حبس ما رفتیم پیش او، و او گفت که بر گذشته‌ها صلوات! خمینی غلط می‌کند همچو حرفی می‌زند خلاف دین اسلام؛ خمینی می‌تواند تفاهم کند با ظلم؟ غلط می‌کند. خمینی آنجا هم که بود، تو حبس هم که بود، مجد اسلام را حفظ می‌کرد، می‌تواند حفظ نکند؟ اسلامی که پیغمبر اسلام اینقدر زحمتش را کشیده است؛ ائمۀ هُدی اینقدر خون دلش را خورده‌اند؛ علمای اسلام اینقدر زحمت کشیده‌اند؛ خمینی و امثال خمینی می‌توانند که یک چیزی بگویند که بر خلاف مصالح اسلام باشد؟

۱۳۴۳/۰۱/۲۶



فایل صوتی http://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=19987